۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

ارابه‌هاى داس‌دار ارتش هخامنشی


يكي از اختراعات تازه ايرانيان در عصر پرتحرك سده پنجم پيش از ميلاد اختراع «ارابه داس دار» بود. اين ارابه از هر طرف نيزه و شمشيرهاي تهديدكننده و در مركز چرخ‌ها كاردهاي داس مانندي داشت كه نوك بعضي به طرف پايين و برخي ديگر به طرف بالا خميده بود.

اين كاردها هر چيزي را كه بر سر راه اسب‌هاي در حال تاخت قرار مي‌گرفت،‌تكه‌تكه مي‌كرد. در حقيقت ايرانيان پيروزي‌هاي خود را تا پايان سده چهارم پيش از ميلاد مديون اين اختراع‌اند.
بنا به روايت گزنفون تا زمان کورش بزرگ ارابه هاي جنگي معمول آن دوره را مطابق مرسوم «تروايي‌ها» مي‌ساختند و به کار مي‌انداختند و اين نوع ارابه‌ها بين مادي‌ها و آشوري‌ها و ساير ملت‌هاي آسيايي معمول شده بود. کورش در ضمن آزمايش آن‌ها دستور داد ارابه هاي جديدي بسازند که براي جنگ مناسب‌تر باشد. چرخ‌هاي آن ارابه‌ها را محکم تر و محور آن‌ها را درازتر از ارابه‌هاي قديمي گرفتند تا از خطر خرد شدن چرخ‌ها و واژگون شدن ارابه‌ها بهتر جلوگيري شود.

کرسي راننده‌ي ارابه از چوب خيلي محکم و به صورت برجکي ساخته مي‌شد که بلندي آن فقط تا محاذي آرنج‌هاي راننده مي‌رسيد تا او در راندن اسب‌ها آزاد باشد. در دو انتهاي محور چرخها دو داس آهني به پهناي دو «ارش» رو به پايين و درست در زير آن‌ها دو داس ديگر رو به بالا نصب کرده بودند که در موقع تاخت ارابه‌ها اين داس‌ها به هر چيزي که برمي‌خوردند از هم مي‌شکافتند.

از ارابه‌هاي جديد در زمان کورش سيصد دستگاه تهيه شد و به فرمان او محل اين ارابه‌ها در آرايش جنگي ، جلو خط اول پياده نظام بود و مأموريت اصلي آن‌ها تاختن بر روي صفوف دشمن و شکافتن آرايش او و باز کردن راه و هموار ساختن خط سير پياده نظام حمله بود. هجوم وحشت آور و برق آساي ارابه‌ها هر گونه مقاومتي را در معبر خود متلاشي مي‌ساخت.

ارابه‌هاي داسدار تا اواخر دوره هخامنشيان در ارتش ايران معمول بوده و در نبرد « گوگمل » يعني آخرين نبرد داريوش سوم با اسکندر در اردوي ايران دويست ارابه داس‌دار وجود داشته و در اين مورد ديودور مي گويد: « حمله‌ي ارابه هاي داس‌دار بسيار وحشت آور و برش داس‌هاي آن‌ها به اندازه‌ايي تند و تيز بود که افراد پياده مقدوني را به دو نيم مي کرد». به علاوه، در همين نبرد پنجاه فيل جنگي در اردوي داريوش سوم وجود داشته که موجب هراس و واهمه‌ي مقدونيان گرديده است و از قرار معلوم استفاده از فيل در جنگ از موقع تسلط ايران به حبشه و آفريقاي شمالي و هندوستان غربي در ارتش ايران معمول شده است.

۹ نظر:

  1. بسپاریم بر سنگ مزارمان تاریخ نزنند

    تا آیندگان ندانند بی‌عرضگانِ این برهه از تاریخ ما بوده‌ایم . . .!!!

    خسرو گلسرخی

    پاسخحذف
  2. از گلی که نچیده ام
    عطری به سرانگشتم نیست
    خاری در دل است

    شمس لنگرودی

    پاسخحذف
  3. زندگی " باغی " است
    که
    با عشق "باقی" است !
    مشغولِ "دل" باش نه"دل مشغول" !
    بیشتر "غصه های ما" از "قصه های خیالی" ماست !
    ... پس بدان
    اگر "فرهاد"باشی
    همه چی شیرین است !

    پاسخحذف
  4. کجا رفت آن دانش و هوش ما
    که شد مهر میهن فراموش ما

    نبود اینچنین کشور و دیـن ما
    کجــــا رفت آییـــن دیــــرین ما

    پاسخحذف
  5. در ملل عقب مانده آنانکه با مشتهای گره کرده انقلاب می کنند ، روزی با دست های باز گدایی خواهند کرد
    چرچیل

    پاسخحذف
  6. من از آن هایی که در باور خود ، همیشه حق دارند متنفرم .

    آلبر کامو

    پاسخحذف
  7. هنگامی كه يک انسانِ ابله در حالِ انجامِ كاری است كه باعثِ شرمندگی او می شود، هميشه اعلام می كند كه دارد به وظيفه ی خود عمل می كند

    - جرج برنارد شاو -

    پاسخحذف
  8. پروردگارا...کودکان گل فروش را ميبيني؟!
    مردان خانه به دوش...
    دخترکان تن فروش...
    مادران سياه پوش....
    محرابهاي فرش پوش...
    پسران کليه فروش...
    زبانهاي عشق فروش...
    انسانهاي آدم فروش....
    همه را ميبيني؟
    ميخواهم يک تکه از آسمان را بخرم, ديگر زمينت بوي زندگي نميدهد.
    احساس ميکنم بد بازي رو باختم...حواست هست!!
    من يارت بودم...نه حريفت !

    پاسخحذف
  9. ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ، ﺑﺨﻮﺭ، ﺑﻨﻮﺵ ﻭ ﺷﺎﺩﺑﺎﺵ.
    ﺍﻣﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﻭ ﺑﯿﺎﺷﺎﻣﻢ
    ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺁﻥ ﭼﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ،ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﯼ ﺭﺑﻮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﻣﻦ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺍﺳﺖ...
    "ﺑﺮﺗﻮﻟﺖ ﺑﺮﺷﺖ"

    پاسخحذف

تاریخ ایران افتخار امیز هست یا نه؟