۱۳۹۱ بهمن ۲۰, جمعه

اسطوره های ایران


کیانیان دومین سلسله پادشاهی اساطیر ایرانی است. از این سلسله در منابعی مانند : اوستا کتاب مقدس زرتشتیان ، داستانهایی که در سلسله سامانیان رواج داشتهو کتاب‌های پهلوی کهن مانند بندهش ، دینکرد ، مینوی خرد و ... آمده است. برخی باستان شناسان و محققین معتقدند که چنین سلسله‌ای وجود داشته است و وجود آن بر پایه افسانه‌ها نبوده است٬ بر این اساس این سلسله زمانی در شرق ایران حکمرانی می‌کرده است. برخی دیگر نیز پادشاهان این سلسله را معادل با پادشاهان هخامنشی میدانند.

کیانیان در اوستا نام خانوادگی سلسله‌ای سلطنتی نیست، اما در عهد ادبیات میانهٔ ایرانی، در متن‌های پهلوی، افراد این خاندان پادشاهانی شمرده می‌شوند که بعد از پیشدادیان به فرمانروایی ایران رسیده‌اند.

در شاهنامه‌ی فردوسی نیز سلسلهٔ کیانیان بعد از پیشدادیان به حکمرانی می‌رسد و موسس این سلسله نیز بر پایه اطلاعات شاهنامه کی‌قباد است و با مرگ اسکندر پسر دارا نیز این سلسله منقرض می‌شود.

واژه‌شناسی

کیانیان (در اصل کَیان یا کَویان) جمع واژهٔ «کَی»، به معنای حکیم و دانشمند می‌باشد. این واژه در اوستا به شکل «کَوی» آمده‌است.

کَویان (کیانیان) در اوستا

کَوی‌ها و کَرپنان در اوستا گروهی خاص از روحانیانِ دارای مذهب دیو یسنا هستند که با زرتشت دشمنی می‌کردند. اما از هشت تن نیز -که مردمانی نیک بودند و پیش از زرتشت زندگی می‌کردند- با لقب کَوی یاد شده است. اسامی این هشت تن از این قرار است:


کَوی‌کوات (Kavi Kavat)، به فارسی: کی‌قباد
کَوی‌ائی‌پی‌وُهو (Kavi Aipivohu)
کَوی‌اوسَذَن (Kavi Usazn)، به فارسی: کی‌کاووس
کَوی‌اَرشن (Kavi Arshan) به فارسی:کی‌آرش
کَوی‌پیسینه (Kavi Pisinah) به فارسی:کی‌پشین
کَوی‌بیَّرشن (Kavi Byarshan)
کَوی‌سیّاوَرشَن (Kavi Syavarshan)، به فارسی: کی‌سیاوش
کَوی‌هئوسرَوَه (Kavi Haosravah)، به فارسی: کی‌خسرو

از این افراد، کی‌قباد، کی‌کاووس و کی‌خسرو به پادشاهی رسیدند. دو تن دیگر نیز خارج از این گروه، در سلسلهٔ کیانیان، در زمان زرتشت می‌زیسته‌اند:

اَئوروت‌اَسپَ (Aurvataspa)، به فارسی: کی‌لهراسپ و کَوی‌ویشتاسپَ (Kavi Vishataspa)، به فارسی: کی‌گشتاسپ.

پادشاهان کیانی

سلسلهٔ کیانیان را به سه دوره می‌توان تقسیم نمود:

از کی‌قباد تا کی‌خسرو

این دوره از سلسله با پادشاه شدن کی‌قباد شروع می‌شود و با ناپدید شدن کی‌خسرو خاتمه میابد. خصیصهٔ بارز این دوره نبردهای طولانی مدت ایران و توران می‌باشد. این نبردها با کشته شدن سیاوش، پسر کی‌کاووس، بدست افراسیاب، و کین خواهی سیاوش بوسیلهٔ ایرانیان به اوج خود می‌رسد. پادشاهان این دوره از این قرار می‌باشند:

کی‌قباد

کی‌کاووس

او دومین پادشاه کیانی است. برخی او را معادل با کمبوجیه در نظر می گیرند. او پدر سیاوش است.

کی‌خسرو

کیخسرو پسر سیاوش و فرنگیس است. او را بزرگترین پادشاه کیانی می دانند. همو است که با لشکرکشی به توران ، به خونخواهی سیاوش افراسیاب را می کشد و بدین ترتیب به جنگ‌های ایران و توران پایان می دهد. برخی او را با کورش بزرگ یکی می دانند.

از لهراسپ تا گشتاسپ

مهم‌ترین ویژگی این دوره ظهور زرتشت و نبردهای گشتاسپ و پسرانش برای گسترش دینِ بهی می‌باشد. پادشاهان این دوره از این قرار می‌باشند:

لهراسپ

گشتاسپ

از بهمن تا اسکندر

این دوره از شاهنشاهی کیانیان را می‌توان بخش تاریخی با خاطرات مبهم ایرانیان از دورهٔ هخامنشیان دانست. با توجه به اینکه خاطرهٔ هخامنشیان نزد ایرانیان به مقدار بسیار زیادی از بین رفته بود، همچنان داستان‌هایی از آنان وجود داشت. مانند برخی روایات زندگی کوروش و اردشیرهای هخامنشی که به بهمن نسبت داده شده. پادشاهان این دوره در زیر آمده‌اند:

بهمن

همای

داراب

دارا

اسکندر

در شاهنامه، اسکندر پسر دارا ،پادشاه کیانی و دختر فیلقوس ، پادشاه روم است. بنابراین آخرین پادشاه کیانی محسوب می گردد.

پایتخت

پایتخت کیانیان از ابتدا شهری به نام تمیشه بوده و این شهر تمیشه از شهرهای قدیمی در طبرستان بوده‌است که مورخان بسیاری درمورد آن نوشته‌اند. و این نشان می‌دهد که پایتخت کیانیان در سرزمین مازندران کنونی بوده‌است و این سرزمین با سرزمین مازندرانی که در شاهنامه نوشته‌شده‌است متفاوت می‌باشد.

منابع

بهار، مهرداد. جستاری چند در فرهنگ ایران. تهران: انتشارات فکر روز، ۱۳۷۶
کریستین‌سن، آرتور امانوئل. کیانیان. مترجم: ذبیح‌الله صفا. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۱
یارشاطر، احسان، و دیگران. تاریخ ایران کمبریج جلد سوم، قسمت اول. مترجم: حسن انوشه. تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۳
نولدکه، تئودور. حماسهٔ ملّیِ ایران. مترجم: بزرگ علوی. تهران: موسسهٔ انتشارات نگاه، ۱۳۸۴
صفا، ذبیح‌الله. حماسه سرایی در ایران. تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۴

۱۰ نظر:

  1. آری از پشت کوه آمده ام...
    چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت، حرام خورد؟!
    برای عشق خیانت کرد
    برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
    برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
    وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم
    می گویند: از پشت کوه آمده!

    ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد، تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!


    "محمد بهمن بیگی"

    پاسخحذف
  2. یک طنز تلخ هست که می‌‌گوید : در یک نظر سنجی از مردم دنیا پرسیدند نظرشان در مورد کمبود غذا در سایر کشورها چیست ؟ هیچ کس نظر نداد ، چرا که مردم آسیا نمی دانستند (نظر ) چیست ، مردم اروپا نمی‌‌دانستند ( کمبود ) چیست ، مردم آفریقا نمی‌‌دانستند (غذا ) چیست و مردم آمریکا نمی‌‌دانستند (سایر کشورها ) یعنی چی‌ !!!!!!

    پاسخحذف
  3. چایت را بنوش

    نگران فردا نباش

    از گندمزار من و تو

    مشتی کاه میماند برای بادها

    "نیما یوشیج"

    پاسخحذف
  4. شبی که انسان حقیقت را کشف می کند ، برایش شب شومی است !

    زندگی گالیله
    برتولت برشت

    پاسخحذف
  5. - گیرم چند سال دیگه هم تو اين دنیا لق لق زدی و چند تا گونی برنج و گندم و ده بیستا گاو و گوسفندم خوردی و بغل گوهر خوابیدی، آخرش که چی؟
    - ميخوام بمونم و ببينم آدم تا چه اندازه قوه ستم کشيدن داره. میخوام بمونم و تموم رنگ های رنگين کمون دروغ رو ببینم

    سنگ صبور / صادق چوبک

    پاسخحذف
  6. «برای طرفدار زنان بودن، لازم نیست با مردان مخالف باشید.»

    «جین گالوین لوییس»

    پاسخحذف
  7. وقتی با خودتان رفتار زننده ای داشتید، با هر کس دیگری هم به طرز زننده ای رفتار می کنید، حتی با کسانی که دوستشان دارید.

    پاسخحذف
  8. ..چون در کشوری زندگی می کنیم که پر از کلاهبردار است، حالا ما هم دزدی می کنیم، همه با هم! آن کسی بزرگتر است که بیشتر می دزدد! هر کس هم ندزدد احمق است!
    میدانی چه می خواهم بگویم؟ در دنیایی که پر از کلاهبردار و دزد است، افتخار میکنم که احمق باشم.

    داریو فو / حساب پرداخت نمی شه

    پاسخحذف
  9. وجود مظلوم همواره چنين تعديل و توجيه ميشد كه در دنياي خيالي و رويايي پس از مرگ ,همه چيز جبران خواهد شد.

    1984 / جورج اورول

    پاسخحذف
  10. ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ، ﺑﺨﻮﺭ، ﺑﻨﻮﺵ ﻭ ﺷﺎﺩﺑﺎﺵ.
    ﺍﻣﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﻭ ﺑﯿﺎﺷﺎﻣﻢ
    ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺁﻥ ﭼﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ،ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﯼ ﺭﺑﻮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﻣﻦ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺍﺳﺖ...
    "ﺑﺮﺗﻮﻟﺖ ﺑﺮﺷﺖ"

    پاسخحذف

تاریخ ایران افتخار امیز هست یا نه؟